سيب بهشتي

سلام اينم يك تعداد از عكس هاي جيگر در سومين ماه تولد تا چهار ماهگي كه ميشه قند عسل براي ديدن بيقه عكسها به ادامه مطلب بريد .... ...

سلام اينم يك تعداد از عكس هاي جيگر در دومين ماه تولد تا اول سه ماهگي براي ديدن عكسها به ادامه مطلب بريد..... ...

جيگر طلامون شب جيش بوس لالا را انداخته براي ديدن بقيه عكس ها به ادامه مطلب برويد.... ...

سلام با خوردن شيرخشك بعد 72 ساعت جيگرمون رو برديم براي تست كه نتيجه اش اين بود كه زردي ابوالفضل جون رسيده بود به 4 و از بدنش خارج شده بود شكر خدا عسلمون خوب شده بود و شروع كرده به خوردن شير خشك اينم عكسهاي جيگر براي ديدن بقيه به ادامه مطلب بريد.... ...

سلام كوچولوي مامان هنوز با زردي دست و پنجه نرم ميكنه تا يكي از دكتر ها گفت كه شير ماماني به كوچولومون نمي سازه و تنها راهش شير خشك دادنه كه ما هم مجبور شديم از زير دستگاه در آورديم عسلمون رو بعد 17 روز تا شير خشك بهش بديم اينم عكسهاي عسلمون روز بعد از بيرون آوردن از دستگاه براي ديدن بقيه عكسهاي جيگرم به ادامه مطلب برين.... جيگرم در حال استراحت ...

سلام روز سوم بود كه بابايي منوبراي چكاپ برد كه آقا دكتره گفت من زردي دارم زردي من بده و خيلي بالاست و بايد بستري بشم من سه روز بستري كردن بعدش بابايي طاقت نياورد و منو آوردن خونه و زير دستگاه گذاشتن اينم عكس من كه تو دستگاه بودم   ماماني خيلي برام گريه مي كرد   براي ديدن بقيه عكس هام به ادامه مطلب برين...   ...

سلام امروز روزهاي اول كه تو خونه مادر جون منو تميز كردهو شسته منم تو بغل مادر جون منم خيلي خوابم ميومد   براي ديدن بقيه عكسها بيرن به ادامه مطلب ... ...

آخرین روز بیمارستان خواب بودم که میخواستم با مامانی برم خونمون که برای اولین بار وارد خونه بشم الان خوابم تو بیمارستان اینم منم      ...

سلام روز تولد من دكتر گفته بود 2 ارديبهشته و روز 30 فروردين ماماني با بابايي و من كه تو شكم ماماني بودم رفتيم دكتر چكاب  آقا دكتر گفت بايد ماماني بستري بشه ماماني هم رفت بستري شد كه ساعت 9 شب بود كه آقا دكتره اومد گفت مي خواد منو بياره بيرون ساعت 9:25 دقيقه ماماني رفت اتاق عمل ساعت 9:40 بود كه من اومدم به اين دنيا و زميني شدم ماماني تو شب ولادت حضرت فاطمه روز مادر   مادر شد اينم از عكسهاي من تو شب زميني شدنم براي ديدن بقيه عكس هام برين ادامه مطلب بزنين ...